از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۵، مناسبات واشنگتن و کاراکاس در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ به سطحی بیسابقه از تقابل رسید. کاخ سفید با رویکردی سختگیرانه نسبت به نیکلاس مادورو، راهبردی تهاجمی را برای تضعیف ساختار قدرت در ونزوئلا به کار گرفت. این رویکرد بر چند مسیر همزمان استوار بود.در سطح سیاسی، واشنگتن دولت مادورو را نامعتبر دانست و بهصورت آشکار پشت خوان گوایدو ایستاد. در میدان اقتصاد، ایالات متحده مجموعهای از محدودیتهای فراگیر را اعمال کرد که قلب صنعت نفت ونزوئلا را هدف گرفت. در حوزه امنیتی نیز ترامپ با طرح مکرر سناریوهای زورمدارانه و حمایت غیرمستقیم از طرحهای براندازانه، فشار را به سطحی بالاتر رساند.همزمان، واشنگتن مادورو و نزدیکانش را به ارتباط با شبکههای قاچاق مواد مخدر متهم کرد.
تقابل آشکار ترامپ با مادورو
دونالد ترامپ از آغاز ورود به کاخ سفید، دولت سوسیالیستی نیکلاس مادورو را نامشروع دانست. او مادورو را «دیکتاتور» معرفی کرد و او را مسئول فروپاشی دموکراسی و اقتصاد ونزوئلا خواند. ترامپ رسماً اعلام کرد که ریاستجمهوری مادورو را به رسمیت نمیشناسد. در اوت ۲۰۱۷، پس از تشکیل مجمع مؤسسان جنجالی و تضعیف مجلس منتخب، ترامپ سرکوب مخالفان را محکوم کرد. او برای نخستین بار تهدید به اقدام نظامی کرد. ترامپ گفت آمریکا گزینههای زیادی دارد و اقدام نظامی را کنار نمیگذارد. این موضعگیری در اوج اعتراضات مردمی مطرح شد. اظهارات ترامپ واکنشهای گستردهای برانگیخت. حتی منتقدان مادورو در آمریکای لاتین با مداخله نظامی مخالفت کردند. آنها این تهدید را خطرناک و غیرعقلانی دانستند.
در ژانویه ۲۰۱۹، دور دوم ریاستجمهوری مادورو آغاز شد. انتخابات ۲۰۱۸ با تحریم گسترده مخالفان برگزار شد و مشروعیت آن زیر سؤال رفت. مجلس ملی، که در اختیار اپوزیسیون بود، مادورو را غاصب قدرت معرفی کرد. خوان گوایدو، رئیس مجلس، در ۲۳ ژانویه خود را رئیسجمهور موقت اعلام کرد و خواستار انتخابات آزاد شد. دولت ترامپ بلافاصله گوایدو را به رسمیت شناخت و دولت مادورو را غیرقانونی خواند. مقامهای آمریکایی اعلام کردند همه گزینهها روی میز است و از این رو احتمال مداخله مستقیم نظامی را رد نکردند. این موضع، آمریکا را در صف اول حامیان گوایدو قرار داد. تصمیم ترامپ راهبرد تقابل آشکار بود و همین تصمیم، شکاف سیاسی در ونزوئلا را عمیقتر کرد.
قطع روابط، اجماعسازی منطقهای
پس از این تحولات، آمریکا و ونزوئلا روابط دیپلماتیک را قطع کردند. مادورو در واکنش به این رویداد، دیپلماتهای آمریکایی را اخراج کرد. سفارت آمریکا در کاراکاس بسته شد. دولت آمریکا نیز سفارت ونزوئلا در واشنگتن را به نمایندگان گوایدو سپرد. همزمان، واشنگتن کارزار دیپلماتیک گستردهای را آغاز کرد. هدف این کارزار، انزوای مادورو و تقویت جایگاه گوایدو بود. مایک پمپئو اعلام کرد که آمریکا انتقال مسالمتآمیز قدرت را دنبال میکند. او تأکید کرد مادورو باید کنار برود. آمریکا متحدان خود را برای همراهی فعال بسیج کرد و این سیاست فشار حداکثری را نمایان ساخت و در نتیجه شکاف میان دولت مادورو و غرب عمیقتر شد.
در سازمان کشورهای آمریکایی، آمریکا و متحدانش اقدام قاطعی انجام دادند. آنها کرسی ونزوئلا را به نماینده گوایدو واگذار کردند. در رأیگیری آوریل ۲۰۱۹، اکثریت اعضا از این تصمیم حمایت کردند. این رأی، ضربهای نمادین به مادورو وارد کرد. او پیشتر خروج ونزوئلا از OAS را اعلام کرده بود. تحلیلگران گفتند این تصمیم نشان داد مادورو مشروعیت منطقهای را از دست داده است. با این حال، او کنترل نهادهای قدرت را حفظ کرد. گروه لیما نیز مادورو را نامشروع خواند و از گوایدو حمایت کرد. در مقابل، کشورهایی مانند مکزیک و اروگوئه موضع متفاوتی گرفتند. آنها بر گفتوگو و راهحل مسالمتآمیز تأکید کردند.
حمایت آمریکا از خوان گوایدو و مخالفان ونزوئلا
دولت ترامپ طی سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، بیشترین حمایت سیاسی و نمادین را از اپوزیسیون ونزوئلا بهرهبری خوان گوایدو بهعمل آورد. واشنگتن خوان گوایدو را «رئیس جمهور موقت قانونی» ونزوئلا خطاب میکرد و او را به محافل بینالمللی دعوت نمود. در سال ۲۰۱۹، کاخ سفید امتیاز دسترسی اپوزیسیون به برخی داراییهای ونزوئلا (از جمله حسابهای بانکی مسدودشده و شرکت نفتی سیتگو در آمریکا) را به تیم گوایدو واگذار کرد تا بتوانند فعالیتهای دولتِ موازی را پیش ببرند. در فوریه ۲۰۲۰، ترامپ در نطق سالانهٔ خود در کنگره آمریکا، از گوایدو بهعنوان «میهمان افتخاری» دعوت کرد و او را «رهبر مشروع ونزوئلا که آزادی را به کشورش بازخواهد گرداند» نامید. این نمایش حمایت، با تشویق هر دو حزب در کنگره همراه شد . همچنین ترامپ اندکی بعد گوایدو را در کاخ سفید به حضور پذیرفت که بالاترین سطح استقبال از یک چهره مخالف ونزوئلا بود .
در داخل ونزوئلا، اپوزیسیون با تکیه بر حمایت آمریکا و دهها کشور دیگر، در سال ۲۰۱۹ تلاش کرد ارتش را به جدایی از نیکلاس مادورو ترغیب کند. در ۳۰ آوریل ۲۰۱۹، خوان گوایدو در کنار گروهی از نظامیان مخالف در یک پایگاه هوایی در کاراکاس ظاهر شد و تلاش کرد مردم و ارتش را به قیام نهایی فراخواند. این اقدام با هماهنگی برخی چهرههای نزدیک به حکومت انجام شد و برای ساعاتی احتمال سقوط مادورو را افزایش داد. با این حال، فرماندهان ارشد ارتش به حکومت وفادار ماندند. این خیزش ظرف یک روز فروکش کرد. دولت ترامپ بلافاصله از «تلاش مردم ونزوئلا برای بازگرداندن دموکراسی» حمایت کرد. جان بولتون سه مقام ارشد حکومت را متهم کرد که وعده همراهی داده بودند اما در لحظه آخر عقب نشستند. این مواضع نشان داد آمریکا با برخی مقامات ونزوئلایی در تماس بوده است. با وجود شکست این طرح، ترامپ اعلام کرد حمایت از مخالفان ادامه دارد.
تحریمهای اقتصادی و نفتی آمریکا
آغاز فشار اقتصادی و مسدودسازی منابع مالی مادورو
تحریمهای اقتصادی مهمترین ابزار فشار دولت ترامپ علیه ونزوئلا بود. پیش از او، دولت اوباما تنها چند مقام ونزوئلایی را به اتهام نقض حقوق بشر تحریم کرده بود. از سال ۲۰۱۷، ترامپ مسیر متفاوتی را آغاز کرد. واشنگتن سختترین تحریمهای تاریخ ونزوئلا را بهتدریج اعمال کرد. دولت آمریکا هدف روشنی داشت. ترامپ میخواست منابع مالی حکومت مادورو را قطع کند. او انتقال قدرت را تنها راه خروج از بحران میدانست و تحریمها را ابزار تغییر رفتار معرفی کرد. این سیاست بهصورت مرحلهای اجرا شد. هر مرحله فشار بیشتری ایجاد کرد. دولت آمریکا بهجای مذاکره، اقتصاد را هدف گرفت و تمرکز اصلی بر درآمدهای ارزی ونزوئلا قرار گرفت. واشنگتن باور داشت که بدون پول، حکومت مادورو دوام نمیآورد. این راهبرد پایه سیاست «فشار حداکثری» شد و مسیر روابط دو کشور را کاملاً تغییر داد.
ترامپ با فرمان اجرایی ۱۳۸۰۸ دسترسی دولت ونزوئلا و شرکت نفت دولتی PDVSAرا به بازارهای مالی آمریکا قطع کرد. ونزوئلا دیگر نتوانست اوراق قرضه منتشر کند یا وام دلاری بگیرد. در مارس ۲۰۱۸، فرمان ۱۳۸۲۷ هرگونه معامله با ارز دیجیتال «پترو» را ممنوع کرد. دولت مادورو این ارز را برای دور زدن تحریمها معرفی کرده بود. در مه ۲۰۱۸، فرمان ۱۳۸۳۵خریدوفروش بدهیهای دولت ونزوئلا را مسدود کرد. این تصمیم حتی مطالبات مرتبط با شرکت سیتگو را دربر گرفت. واشنگتن این اقدامات را برای جلوگیری از تأمین مالی حکومت طراحی کرد.
تحریم نفت و انزوای کامل اقتصادی ونزوئلا
با بحران مشروعیت سال ۲۰۱۹، آمریکا فشار را به اوج رساند. وزارت خزانهداری در ژانویه ۲۰۱۹ شرکت PDVSA را در فهرست سیاه قرار داد. واشنگتن داراییهای این شرکت را در خاک آمریکا مسدود کرد. شرکتهای آمریکایی هرگونه معامله با PDVSA را متوقف کردند. این تصمیم صادرات نفت ونزوئلا به آمریکا را عملاً قطع کرد. آمریکا تا آن زمان بزرگترین خریدار نفت ونزوئلا بود. دولت ترامپ سپس بانک مرکزی ونزوئلا و شرکت دولتی طلا، مینِروِن، را تحریم کرد. این اقدامات دسترسی حکومت مادورو به درآمد نفت و ذخایر طلا را محدود کرد. دولت ونزوئلا بخش اصلی منابع ارزی خود را از دست داد. واشنگتن عمداً ستونهای مالی حکومت را هدف گرفت و تحریمها از ابزار سیاسی به محاصره اقتصادی کامل تبدیل شدند.
ترامپ در اوت ۲۰۱۹ گام نهایی را برداشت. او با فرمان اجرایی ۱۳۸۸۴ همه داراییهای دولت ونزوئلا در آمریکا را بلوکه کرد. این فرمان هرگونه معامله آمریکاییها با حکومت مادورو را ممنوع ساخت. تحریمها از حوزه نفت فراتر رفتند و کل دولت را دربر گرفتند. واشنگتن ونزوئلا را در سطح کشورهایی مانند ایران و کوبا قرار داد. این فرمان حتی امکان تنبیه شرکتهای خارجی همکار با مادورو را فراهم کرد. دولت آمریکا برای غذا و دارو معافیتهایی در نظر گرفت. با این حال، بسیاری از بانکها از هرگونه معامله خودداری کردند. آنها ریسک تحریم را نپذیرفتند و فشار واقعی بر اقتصاد و زندگی روزمره مردم افزایش یافت.
پیامدهای اقتصادی و انسانی تحریمها
تحریمها اقتصاد بحرانزده ونزوئلا را بهشدت فلج کردند. صادرات نفت، که شاهرگ اصلی اقتصاد بود، سقوط کرد. دولت مادورو با کمبود شدید ارز خارجی روبهرو شد، در همین حال مخالفان هشدار دادند که دولت دیگر درآمد نفتی ندارد و ذخایر ارزی به حداقل رسیده است. تولید نفت به پایینترین سطح در دهههای اخیر سقوط کرد و تورم با سرعت بیشتری افزایش یافت. دولت برای دور زدن تحریمها به معاملات پنهانی روی آورد. مادورو نفت را با تخفیفهای سنگین به خریداران محدود فروخت. چین و هند از خریداران اصلی شدند. این درآمدها برای واردات کافی نبود. کمبود بنزین، برق، غذا و دارو تشدید شد. میلیونها نفر کشور را ترک کردند. بحران اقتصادی به بحران اجتماعی تبدیل شد.
مقامات دولت ترامپ تحریمها را ابزار فشار داخلی میدانستند. مایک پمپئو گفت حلقه محاصره تنگتر شده است و مردم رنج فراوانی بابت این وضعیت متحمل می شوند. منتقدان این اظهارات را اعتراف به اثر مستقیم تحریمها دانستند. نهادهای بینالمللی هشدار دادند. گزارشگر ویژه سازمان ملل اعلام کرد تحریمها بحران انسانی را تشدید کردهاند. این گزارش از ناامنی غذایی میلیونها نفر خبر داد. پژوهشهای دانشگاهی نیز از مرگ غیرمستقیم دهها هزار نفر سخن گفتند. دولت ترامپ مسئولیت این رخداد را نپذیرفت و سوسیالیسم مادورو را مقصر معرفی کرد. مقامات آمریکایی ادعا کردند حکومت درآمد نفت را صرف سرکوب و فعالیتهای غیرقانونی میکند.
اقدامات امنیتی و نظامی آمریکا علیه رژیم مادورو
عبور ترامپ از مهار دیپلماتیک به براندازی پنهان
ترامپ بارها اعلام کرد که سیاست «صبر استراتژیک» اوباما را کنار گذاشته است. او خود را آماده اقدام قاطع علیه مادورو نشان داد. پس از تهدید نظامی در سال ۲۰۱۷، مشاوران کاخ سفید در ظاهر لحن محتاطتری گرفتند. اما دولت ترامپ در پشت پرده مسیر دیگری را دنبال کرد. مقامهای آمریکایی با افسران ناراضی ونزوئلا تماسهای محرمانه برقرار کردند. آنها امکان کودتا یا شورش داخلی را بررسی کردند. گزارش نیویورکتایمز از چند دور مذاکره سری در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ خبر داد. در این تماسها سناریوهای سرنگونی مادورو مطرح شد. دولت ترامپ حمایت عملی از کودتاچیان را نپذیرفت و طرحها شکست خوردند. با این حال، این ارتباطات نشان داد واشنگتن بهدنبال براندازی غیرمستقیم از درون ساختار قدرت ونزوئلا بود.
در سال ۲۰۱۹، بحران سیاسی ونزوئلا به اوج رسید. ترامپ و مشاورانش شعار «همه گزینهها روی میز است» را تکرار کردند. جان بولتون در یک تصویر جنجالی، یادداشتی با عبارت «۵۰۰۰ سرباز به کلمبیا» در دست داشت، کوشید پیام واضحی به مادورو ارسال کند. این اقدام گمانهزنی درباره مداخله نظامی را افزایش داد. آمریکا هرگز به حمله مستقیم دست نزد. با این حال، حضور نظامی خود را در اطراف ونزوئلا گسترش داد. پنتاگون سناریوهای مختلف فشار نظامی را بررسی کرد و کوشید تهدید را زنده نگه دارد. هدف، افزایش فشار روانی و سیاسی بر مادورو بود.
پرونده قضایی مادورو و نظامیسازی بحران
در مارس ۲۰۲۰، دولت ترامپ ضربهای بیسابقه به اعتبار بینالمللی مادورو وارد کرد. وزارت دادگستری آمریکا شخص مادورو و ۱۴ مقام ارشد اطراف او را تحت پیگرد قرار داد. واشنگتن آنها را به «تروریسم مواد مخدر» متهم کرد. کیفرخواست فدرال مادورو را رهبر یک شبکه جنایی معرفی کرد. آمریکا ادعا کرد او با همکاری فارک طی دو دهه کوکائین را به سلاحی علیه جامعه آمریکا تبدیل کرده است. دولت ترامپ برای دستگیری مادورو جایزه ۱۵ میلیون دلاری تعیین کرد. آمریکا او را یکی از بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر جهان نامید. مادورو این اتهامات را مضحک خواند. با این حال، این اقدام او را به انزوای یک دولت یاغی نزدیکتر کرد.
دو هفته بعد، آمریکا بزرگترین عملیات نظامی خود در دریای کارائیب از سال ۱۹۸۹ را آغاز کرد. ترامپ در کنار مقامهای پنتاگون این عملیات را اعلام کرد. نیروی دریایی و گارد ساحلی به آبهای نزدیک ونزوئلا اعزام شدند. ترامپ هدف رسمی را مقابله با قاچاق مواد مخدر عنوان کرد. او گفت کارتلها از پاندمی کرونا سوءاستفاده میکنند. ناظران هدف واقعی را فشار نظامی روانی دانستند. آمریکا کشتیها و هواپیماهای تجسسی مستقر کرد. فرماندهی جنوبی ارتش این عملیات را از بزرگترین مأموریتهای ضد مواد مخدر منطقه خواند. این حضور پیام روشنی برای کاراکاس داشت.
عملیات گیدئون و شکست ماجراجویی براندازانه
مادورو تلاش کرد در برابر این فشارها ایستادگی نشان دهد. او مانورهای نظامی برگزار کرد و از آمادگی ارتش سخن گفت. با این حال، توازن قوا بهشدت به سود آمریکا بود. مادورو از تقابل مستقیم پرهیز کرد. در مه ۲۰۲۰، یک عملیات نفوذی تنشها را وارد مرحله تازهای کرد. گروهی کوچک از شبهنظامیان و دو تبعه آمریکایی از راه دریا وارد ونزوئلا شدند. این اقدام با هدف دستگیری یا برکناری مادورو انجام شد. جوردن گودرو، نظامی بازنشسته آمریکایی، این عملیات را طراحی کرد. او از طریق شرکت امنیتی خود نیرو جذب کرد. اما طرح به فرجامی نرسید و شکست خورد.
نیروهای امنیتی ونزوئلا بلافاصله مهاجمان را شناسایی کردند. دو آمریکایی دستگیر شدند. مادورو این رویداد را مدرک توطئه آمریکا خواند، اما در آن سو کاخ سفید هرگونه دخالت را رد کرد. با این حال، گزارشها از ارتباطات غیرمستقیم حکایت داشتند. در سال ۲۰۲۲، ونزوئلا این دو آمریکایی را در تبادل زندانیان آزاد کرد. در ۲۰۲۴، دادگاههای آمریکا جوردن گودرو را محاکمه کردند. رسانهها این ماجرا را «خلیج خوکهای کوچک» نامیدند. این عملیات یکی از ماجراجویانهترین و ناکامترین فصلهای بحران امریکا در ونزوئلا را بست.
واکنشهای بینالمللی و مواضع سازمانها
سیاست تهاجمی ترامپ در قبال ونزوئلا، جامعه بینالمللی را به دو اردوگاه تقسیم کرد. بیشتر کشورهای غربی و همسایگان نزدیک ونزوئلا از اهداف آمریکا حمایت کردند، اما برخی قدرتهای جهانی و متحدان ایدئولوژیک کاراکاس بهشدت علیه آن موضع گرفتند.
واکنش کشورهای آمریکای لاتین
در آمریکای لاتین، بحران ونزوئلا همزمان با قدرتگیری دولتهای راستگرای نزدیک به آمریکا شدت گرفت. کلمبیا به رهبری ایوان دوکه و برزیل به رهبری ژایر بولسونارو در صف اول مخالفان مادورو ایستادند. این کشورها فوراً خوان گوایدو را به رسمیت شناختند. آنها سفیران مادورو را اخراج کردند و کنارهگیری او را خواستار شدند. شیلی و آرژانتین در دوره مائوریسیو ماکری نیز همین مسیر را دنبال کردند. این دولتها همراه با کانادا، گروه لیما را فعال کردند. گروه لیما به بازوی دیپلماتیک فشار بر مادورو تبدیل شد. بیانیههای این گروه بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ سرکوب مخالفان را محکوم کرد. آنها انتخابات ۲۰۱۸ ونزوئلا را نامشروع دانستند و مشروعیت مادورو را زیر سؤال بردند.
در مقابل، مکزیک پس از روی کار آمدن دولت چپگرای آندرس مانوئل لوپز اوبرادور در دسامبر ۲۰۱۸ موضع متفاوتی گرفت. مکزیک سیاست عدم مداخله را مبنا قرار داد. این کشور از امضای بیانیههای گروه لیما خودداری کرد. دولت مکزیک خوان گوایدو را به رسمیت نشناخت. لوپز اوبرادور پیشنهاد میانجیگری و گفتوگوی سیاسی را مطرح کرد. اروگوئه به رهبری تاباره باسکز نیز رویکرد مشابهی داشت. دو کشور در اوایل ۲۰۱۹ «مکانیسم گفتوگو در مونتهویدئو» را پیشنهاد کردند. مادورو از این ابتکار استقبال نکرد. مکزیک و اروگوئه در رأیگیری سازمان کشورهای آمریکایی یا رأی منفی دادند یا رأی ممتنع ثبت کردند.
حوزه کارائیب و شکاف عمیق سیاسی
در حوزه کارائیب، شکاف سیاسی عمیقتر بود. کوبا، نیکاراگوئه و بولیوی در دوره اوو مورالس آشکارا از مادورو حمایت کردند. این کشورها اقدامات آمریکا را «کودتای امپریالیستی» نامیدند. در مقابل، جمهوری دومینیکن، هائیتی و چند کشور عضو سازمان دولتهای شرق کارائیب به واشنگتن نزدیک شدند. آنها از مخالفان مادورو حمایت کردند. برخی دولتهای جزیرهای که از نفت ارزان برنامه پتروکاریبه استفاده میکردند، محتاطتر عمل کردند. کشورهایی مانند ترینیداد و توباگو و آنتیگوا و باربودا از محکومیت علنی مادورو پرهیز کردند. با این حال، در سال ۲۰۱۹بیشتر دولتهای نیمکره غربی یا از تغییر رژیم حمایت لفظی کردند یا مشروعیت مادورو را زیر سؤال بردند.
با وجود این همسویی سیاسی، تقریباً همه دولتهای منطقه با مداخله نظامی مستقیم مخالفت کردند. حتی کلمبیا، که موضعی تند علیه مادورو داشت، راهحل نظامی را رد میکرد. بوگوتا بر فشار دیپلماتیک و تحریم تأکید داشت. در نشستهای گروه لیما در سال ۲۰۱۹، اعضا صراحتاً گزینه نظامی را کنار گذاشتند. آنها گفتند انتقال قدرت باید بهدست خود ونزوئلاییها انجام شود. خاطره مداخلات نظامی آمریکا در منطقه هنوز زنده بود. از خلیج خوکها تا پاناما، این تجربهها بدبینی ایجاد کرده بود. به همین دلیل، ترامپ نتوانست اجماع منطقهای برای حمله نظامی بسازد و به ابزارهای غیرنظامی تکیه کرد.
موضع قدرتهای جهانی مخالف امریکا (روسیه، چین، ایران و ترکیه )
روسیه و چین
همزمان با شکلگیری بلوک ضد مادورو به رهبری آمریکا، روسیه و چین آشکارا از دولت ونزوئلا حمایت کردند. این دو کشور بهعنوان اعضای دائم شورای امنیت در برابر فشار واشنگتن ایستادند. کرملین بحران ونزوئلا را نزاعی برانگیخته از بیرون توصیف کرد. ولادیمیر پوتین در تماس تلفنی با مادورو حمایت قاطع خود را اعلام کرد. مسکو به آمریکا هشدار داد که مداخله نظامی پیامد فاجعهبار خواهد داشت. روسیه بهرسمیتشناختن گوایدو را کودتای ساخت آمریکا خواند. مقامات روسی این اقدام را با سناریویی فرضی در آمریکا مقایسه کردند. روسیه پیشتر میلیاردها دلار وام نفتی به ونزوئلا داده بود. مسکو در بخش انرژی این کشور سرمایهگذاری داشت. در دسامبر ۲۰۱۸، روسیه دو بمبافکن Tu-160 به کاراکاس اعزام کرد. این اقدام پیام سیاسی روشنی داشت و همبستگی نظامی را نمایش داد.
روسیه در ادامه حمایت خود، همکاری نظامی با ونزوئلا را گسترش داد. گزارشها از حضور مستشاران نظامی روس خبر دادند. رسانهها نام گروه واگنر را مطرح کردند. مسکو در سال ۲۰۱۹ بخشی از سامانه پدافندی ونزوئلا را بهروزرسانی کرد. روسیه همراه چین قطعنامههای ضد مادورو را در شورای امنیت وتو کرد. مسکو گفت بحران باید از راه گفتوگو حل شود. روسیه هرگونه پیششرط خارجی را رد کرد. چین نیز در کنار مادورو ایستاد. پکن بزرگترین طلبکار ونزوئلا محسوب میشود. چین طی یک دهه حدود چهل میلیارد دلار وام پرداخت کرد. دولت چین بر اصل عدم مداخله تأکید داشت و از حاکمیت ونزوئلا حمایت کرداما از سویی نگران بازپرداخت بدهیها بود. ونزوئلا منبع مهم نفت و طلا برای چین است. پکن تحریمهای آمریکا را عامل تشدید بحران دانست.
ترکیه
ترکیه از دیگر حامیان کلیدی مادورو بود. رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه، در تماسی تلفنی به مادورو گفت «برادر من، قوی بمان، ما در کنارت هستیم» . آنکارا ضمن محکوم کردن اقدام گوایدو بهعنوان «حرکتی بسیار عجیب» که ممکن است کشور را دچار آشوب کند ، اعلام کرد نتیجه انتخابات۲۰۱۸ (که مادورو پیروز آن شد) باید محترم شمرده شود. ترکیه در سالهای اخیر به شریکی اقتصادی برای کاراکاس بدل شده و با خرید و تصفیه بخشی از طلای ونزوئلا به مادورو کمک میکرد تحریمهای طلا را دور بزند . اردوغان که خود کودتای نافرجامی را تجربه کرده، در مجامع بینالمللی قیاس کرد که «کسانی که در آمریکا تلاش ۲۰۱۶ ترکیه را کودتا میدانستند، چرا اکنون از کودتا علیه مادورو حمایت میکنند».
ایران و کوبا
کشورهای دیگری چون ایران و کوبا نیز آشکارا در کنار مادورو بودند. ایران که خود تحت فشار شدید دولت ترامپ بود، همبستگی ایدئولوژیک با ونزوئلا داشت و بعدها در ۲۰۲۰ حتی چند نفتکش حامل بنزین به ونزوئلا فرستاد تا کمبود سوخت آن کشور را تخفیف دهد. کوبا نزدیکترین متحد ونزوئلا، متهم بود که صدها مشاور امنیتی برای حفاظت از مادورو اعزام کرده و در اداره دستگاه اطلاعاتی ونزوئلا نقش فعال دارد. تحریمهای آمریکا شامل ممنوعیت صادرات نفت ونزوئلا به کوبا نیز شد ، زیرا دولت ترامپ میگفت کوبا در برابر نفت، نیروهای امنیتی به مادورو داده است. هاوانا این ادعا را رد و تصریح کرد که کوبا هرگز مادورو را تنها نخواهد گذاشت.
در مجموع، تقابل واشنگتن و کاراکاس به عرصه رقابت ژئوپلیتیک میان آمریکا و رقبایش بدل شد. روسیه، چین, ایران, ترکیه و کوبا همگی مخالفت با سیاستهای ترامپ در ونزوئلا را بخشی از ایستادگی مقابل نفوذ آمریکا در جهان میدیدند. این وضعیت یادآور صفبندیهای دوران جنگ سرد بود که در آن هر حرکت آمریکا در آمریکای لاتین، با واکنش بلوک مقابل مواجه میشد. به عنوان نمونه, کرملین در بیانیهای اعلام کرد که «در کنار ونزوئلا برای دفاع از حق حاکمیت و اصل عدممداخله خواهیم ایستاد» . چنین حمایتی اگرچه نتوانست تحریمهای آمریکا را خنثی کند, اما از لحاظ سیاسی به مادورو امکان داد بگوید تنها نیست و «چندقطبی جدیدی» در برابر فشارهای امپریالیستی شکل گرفته است.
مواضع سازمانهای بینالمللی و اروپا
سازمان کشورهای آمریکایی، OAS، به میدان اصلی تقابل دیپلماتیک بر سر ونزوئلا تبدیل شد. لوئیس آلماگرو دبیرکل سازمان از ابتدا موضعی تند علیه مادورو گرفت. OAS نخستین نهاد منطقهای بود که انتخابات ۲۰۱۸ ونزوئلا را نامعتبر اعلام کرد. این سازمان از مادورو خواست قدرت را واگذار کند. در ژانویه ۲۰۱۹، شورای عمومی OAS قطعنامهای تصویب کردکه طی آن دوره دوم مادورو غیرمشروع تلقی می شد. شورا برگزاری انتخابات جدید با حضور ناظران را مطالبه کرد. مکزیک و بولیوی به قطعنامه رأی منفی دادند. با این حال، قطعنامه اکثریت آرا مورد نیاز را کسب کرد و تصویب شد. نقطه اوج نقش OAS در آوریل ۲۰۱۹ رقم خورد. سازمان نماینده خوان گوایدو را بهعنوان نماینده قانونی ونزوئلا پذیرفت. مادورو واکنش تندی نشان داد. او روند خروج ونزوئلا از OAS را تسریع کرد. مادورو سازمان را متهم به تبعیت از آمریکا کرد. در نتیجه این اقدامات ونزوئلا عملاً عضو غایب شد و در اواخر ۲۰۲۳، نماینده گوایدو کرسی خود را از دست داد.
سازمان ملل متحد
در سازمان ملل متحد رویکردی محتاطانهتر شکل گرفت. آنتونیو گوترش در ژانویه ۲۰۱۹ از همه طرفها خواست خویشتنداری کنند. او گفتوگوی مسالمتآمیز را تنها راه حل دانست. گوترش هشدار داد تشدید تنش میتواند به درگیری فاجعهبار بینجامد. در شورای امنیت، آمریکا و روسیه دو قطعنامه رقیب ارائه کردند. آمریکا انتخابات جدید و ورود کمکهای بشردوستانه را خواستار شد. روسیه بر حاکمیت ونزوئلا تأکید کرد و دخالت خارجی را محکوم دانست. هیچیک از قطعنامهها رأی لازم را کسب نکرد. وتو و اختلاف، شورا را عملاً ناتوان کرد. مجمع عمومی سازمان ملل مادورو را نماینده رسمی ونزوئلا حفظ کرد. بیش از شصت کشور او را دولت قانونی دانستند. با این حال، نهادهای وابسته فعال شدند و شورای حقوق بشر هیأت حقیقتیاب تشکیل داد و گزارشهای انتقادی منتشر کرد و از سویی دیگر برنامه جهانی غذا در ۲۰۲۱ امدادرسانی را آغاز کرد.
اتحادیه اروپا
کشورهای اروپایی عمدتاً همسو با آمریکا عمل کردند، اما لحن ملایمتری گرفتند. اتحادیه اروپا همزمان دو مسیر را پیش برد. از یک سو، مقامات ونزوئلا را تحریم کرد و از سوی دیگر، ابتکار دیپلماتیک «گروه تماس بینالمللی» را برای میانجیگری راه انداخت. پارلمان اروپا در ژانویه ۲۰۱۹ با اکثریت قاطع خوان گوایدو را رئیسجمهور موقت شناخت. بسیاری از دولتهای اروپایی، از جمله بریتانیا، فرانسه، آلمان و اسپانیا، در فاصله فوریه تا مارس ۲۰۱۹ همین موضع را اعلام کردند. ایتالیا بهدلیل اختلافات داخلی مانع صدور بیانیه مشترک اتحادیه اروپا شد. اروپا تحریمهای فردی و تسلیحاتی را اعمال کرد، این تحریمها شامل توقیف دارایی و ممنوعیت روادید برای مقامهای ارشد و ممنوعیت ارسال سلاح بود.
اتحادیه اروپا ارسال تجهیزات ضدشورش به ونزوئلا را نیز ممنوع کرد. با این حال، اروپاییها از تحریم نفت یا اقتصاد کلان پرهیز کردند. آنها نگرانیهای انسانی را در نظر گرفتند. اروپا تمرکز خود را بر افراد و نهادهای دولتی گذاشت. با طولانی شدن بنبست سیاسی، اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۱ موضع خود را تعدیل کرد. پس از پایان دوره مجلس تحت ریاست گوایدو، اروپا دیگر از عنوان «رئیسجمهور موقت» استفاده نکرد. اتحادیه بهجای آن بر گفتوگوی مستقیم میان حکومت و مخالفان تأکید گذاشت. با وجود این تغییر لحن، اروپا موضع اصلی خود را حفظ کرد. اتحادیه تا اواخر ۲۰۲۵ مادورو را به رسمیت نشناخت. تحریمها همچنان برقرار ماندند و فشار سیاسی ادامه یافت.
بازتاب در رسانههای جهانی
بحران ونزوئلا در دوره ترامپ به یکی از موضوعات اصلی رسانههای بینالمللی تبدیل شد. رسانههای جریان اصلی غربی عموماً روایت کاخ سفید را دنبال کردند. آنها بحران را از زاویه دموکراسی و حقوق بشر پوشش دادند. نیویورکتایمز، سیانان و بیبیسی بارها تصاویر رنج انسانی را منتشر کردند. صفهای طولانی غذا، کودکان دچار سوءتغذیه و بیماران بدون دارو به نماد بحران بدل شد. این رسانهها نیکلاس مادورو را «دیکتاتور سوسیالیست» نامیدند. آنها اعتراضات مردمی و نقش خوان گوایدو را تلاش برای بازپسگیری آزادی توصیف کردند. برخی گزارشها به اثر تحریمهای آمریکا اشاره کردند. با این حال، این عامل معمولاً در حاشیه ماند. تمرکز اصلی بر مسئولیت دولت مادورو قرار داشت.
رسانه های غیر همسو با کاخ سفید
در مقابل، رسانههای همسو با بلوک مخالف آمریکا روایت متفاوتی ارائه دادند. شبکههایی مانند راشاتودی و تلهسور بحران را «جنگ اقتصادی آمریکا» خواندند. آنها گوایدو را «مهره واشنگتن» معرفی کردند. این رسانهها تحریمها را عامل اصلی فروپاشی اقتصادی دانستند. المیادین و راشاتودی حضور گوایدو در کاخ سفید را «نمایش تبلیغاتی ترامپ» توصیف کردند. برخی رسانههای جهان جنوب نگاه تندتری داشتند. الجزیره انگلیسی اقدامات آمریکا را «جنگ تمامعیار علیه ونزوئلا» نامید. یکی از یادداشتهای این شبکه نوشت آمریکا همین حالا هم در حال جنگ است. این تحلیل به توقیف نفتکش ونزوئلا در سال ۲۰۲۵ اشاره کرد. نویسنده هدف اصلی را نفت ونزوئلا دانست، نه حقوق بشر.
در مجموع، فضای رسانهای بازتاب شکاف ژئوپلیتیک جهانی بود. رسانههای غربی بر اقتدارگرایی مادورو و انتخابات ۲۰۱۸ تمرکز کردند. آنها رنج مردم را به سیاستهای داخلی حکومت نسبت دادند. در سوی دیگر، رسانههای چپگرا بر مداخله آمریکا و سابقه کودتاها تأکید داشتند. آنها تحریمها را ویرانگر اصلی زندگی مردم معرفی کردند. با طولانی شدن بحران، لحن برخی رسانههای غربی تغییر کرد. آنها ناکارآمدی راهبرد ترامپ را زیر سؤال بردند. روزنامه گاردین در سال ۲۰۲۰ نوشت فشار حداکثری مادورو را تضعیف نکرده است. این روزنامه نوشت مردم عادی بیشترین هزینه را دادهاند. در مقابل، رسانههای دولت مادورو بحران را پیروزی مقاومت در برابر امپریالیسم خواندند.
تحرکات نظامی گسترده
در دو ماه گذشته، ایالات متحده بهطور محسوس حضور و فشار نظامی خود را علیه دولت نیکلاس مادورو افزایش داده است. واشنگتن این تحرکات را در چارچوب عملیات «مبارزه با قاچاق مواد مخدر» توجیه میکند، اما وسعت نیروها و نوع آرایش نظامی، سطحی از فشار را نشان میدهد که منطقه کارائیب از زمان تهاجم آمریکا به پاناما در سال ۱۹۸۹ به خود ندیده است. آمریکا بزرگترین آرایش دریایی–هوایی خود را در نزدیکی سواحل ونزوئلا به نمایش گذاشت و عملاً پیام روشنی درباره آمادگی عملیاتی ارسال کرد. این نمایش قدرت، تنها یک مانور نمادین نیست؛ بلکه نشان میدهد پنتاگون عمداً سطح بازدارندگی و تهدید را بالا برده و گزینههای نظامی را از حالت فرضی به وضعیت اجرایی نزدیک کرده است.
افزایش حضور نظامی آمریکا در کارائیب
در قلب این آرایش، ناو هواپیمابر یواساس جرالد آر. فورد قرار دارد که در ۱۶ نوامبر وارد دریای کارائیب شد. این ناو، همراه با ناوگروه ضربتی خود شامل دستکم هفت شناور جنگی، یک زیردریایی هستهای و جنگندههای رادارگریز F-35، قدرت تهاجمی قابل توجهی را مستقر کرد. فرماندهی جنوبی آمریکا اعلام کرد که این ناوگروه به گروه آمادهآبی–خاکی یواساس ایوو جیما و یگان تفنگداران دریایی آن پیوسته است تا در قالب نیروی عملیاتی مشترک «نیزه جنوبی» عمل کند. با این اقدام، آمریکا شمار نیروهای خود در منطقه را به حدود ۱۵ هزار نفر رساند؛ ظرفیتی که امکان اجرای عملیات همزمان دریایی، هوایی و آبی–خاکی را فراهم میکند.
ارتش آمریکا همزمان انتقال تجهیزات پیشرفته هوایی را سرعت بخشید و سطح آمادگی رزمی را افزایش داد. گزارشها از اعزام جنگندههای F-35A نیروی هوایی به منطقه و استقرار هواپیماهای جنگ الکترونیک EA-18G Growler در پایگاههای پورتوریکو حکایت دارد. تصاویر منتشرشده حضور هواپیماهای تجسسی–نجات HC-130J و بالگردهای HH-60W را در پایگاه سابق روزولت رودز تأیید میکند. آمریکا برای پشتیبانی عملیات، هواپیماهای سوخترسان KC-135 و KC-46 را نیز از پایگاههای اطراف به پرواز درآورد. این تمرکز تجهیزات نشان میدهد پنتاگون فعالانه برای سناریوهای عملیات هوایی رزمی احتمالی بر فراز ونزوئلا آماده میشود.
عملیات نظامی مستقیم و اقدامات تهاجمی
علاوه بر نمایش قدرت و رزمایش، آمریکا در ماههای اخیر اقدامات نظامی تهاجمی مستقیم را نیز به اجرا گذاشته است. از اوایل سپتامبر تا کنون، نیروی دریایی و گارد ساحلی ایالات متحده دستکم بیش از ۲۰ حمله به قایقهای کوچک تندرو در آبهای کارائیب و اقیانوس آرام انجام دادهاند که آمریکا مدعی است حامل محمولههای مواد مخدر بودهاند . این حملات که با استفاده از توان هوایی و دریایی صورت گرفته، تاکنون به کشته شدن بیش از ۸۰ نفر منجر شده است . سازمان ملل متحد و گروههای حقوق بشری با محکوم کردن این حملات، آنها را اعدام فراقضایی توصیف کرده و غیرقانونی دانستهاند .
پیامدها و میراث سیاست ترامپ در قبال ونزوئلا
سیاستهای دولت ترامپ اثری عمیق و دوگانه بر ونزوئلا گذاشت. فشار بیسابقه آمریکا حکومت مادورو را در تنگنای مشروعیت و معیشت قرار داد. این فشار، زندگی روزمره مردم را دشوارتر کرد. با این حال، سیاست فشار حداکثری به سقوط فوری رژیم منجر نشد. مادورو برای بقا به اقدامات تاکتیکی روی آورد. او از بحران برای بازآرایی قدرت استفاده کرد. تحریمها اگرچه ضربه سنگینی زدند، اما حکومت را از پا نینداختند. مادورو توانست زمان بخرد و او شکاف میان فشار خارجی و انسجام داخلی را مدیریت کند. نتیجه، وضعیتی متناقض بود. رژیم ضعیفتر شد، اما فرو نریخت. آمریکا به هدف نهایی خود نرسید. بحران وارد مرحلهای فرسایشی شد که این وضعیت هم حکومت و هم جامعه را فرسوده کرد.
علرغم فشار حداکثری امریکا مادورو توانست جایگاه خود را در ونزوئلا تثبیت کند اما همچنان در حال جنگیدن با مشکلات عدیده اقتصادی است. در کنار این امر دونالد ترامپ طی چند ماه گذشته تمام توان خویش را برای یک فشار نظامی بکار برد. آرایش نظامی ناوها و جنگنده های امریکایی در پورتوریکو نشان داد که دولت امریکا تصمیم جدی برای سرنگونی مادورو اتخاذ کرده است. در همین رابطه بارها و بارها مقامات ارشد امریکا اعلام کردند که شمارش معکوس برای سقوط مادورو آغاز شده است. این وضعیت در ماه پایانی سال ۲۰۲۵ که این گزارش تنظیم شد، ادامه یافت.
منابع: رویترز ؛ گاردین ؛ الجزیره ؛ AP News ؛ ABC News ؛ Atlantic Council ؛ بلومبرگ ؛ گاردین ؛ Congress.gov ؛ الجزیره ؛ Guardian ؛ Guardian ؛ Al Jazeera ؛ CFR .












